پشتک واروهای دلقک‌مآبانه روحانی و چرخش او بسته به شرایط و موقعیت

حسن روحانی طی روزهای 20 و 21 تیرماه طی سخنرانی در یک مراسم حکومتی از موشکی رژیم با سلام و صلوات بسیار صحبت کرد و ضمن تلاش برای اثبات شراکت خودش در ساخت موشک از پاسداران به‌عنوان کسانی که این موشکها را پرتاب کرده‌اند، تمجید نمود.

حسن روحانی روز چهارشنبه نیز طی سخنانی در جلسه هیأت دولت، از به‌اصطلاح «آزادسازی موصل» خیلی ابراز خوشحالی کرد و ضمن تأکید بر این‌که جمهوری اسلامی اولین کشوری بود که به‌کمک عراق شتافت، تصریح کرد که «بینش، دیدگاه و آینده‌نگری نظام، دقیق و درست است». حرفهایی که بسیار شبیه حرفهای پاسدار قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس در رابطه با قضایای موصل است. آیا این حرفهای روحانی به‌معنی آن است که او به سپاه نزدیک شده‌است و دفتر جنگ و جدال خود با علی خامنه‌ای را ورق زده است؟ به‌خصوص که این روزها در رژیم، بحث آتش‌بس در جنگ باندی جریان دارد و از وحدت و کنار گذاشتن اختلافات، زیاد صحبت می‌شود و روحانی هم در همین سخنان اخیر خود خاطرنشان کرد: «امروز دیگر زمان رقابت انتخاباتی نیست».

اما واقعیت این است که این اولین بار نیست که حسن روحانی با سرعت شگفت‌انگیزی رنگ عوض می‌کند و بسته به‌شرایط و موقعیت، حرف خود را 180درجه تغییر می‌دهد. او در مناظره انتخاباتی، ساختن شهرهای موشکی و شعار نوشتن روی موشکها توسط سپاه را به‌عنوان خرابکاری در امر برجام توصیف کرد و همین اخیراً از دولت خودش به‌عنوان «دولت بی‌تفنگ» در برابر «دولت با تفنگ» سپاه صحبت کرد و جنگ‌افروزی سپاه در کشورهای دیگر و تلاش برای قدرت اول شدن در منطقه را تخطئه کرد و گفت باید جنگهای منطقه‌یی را خاموش کنیم. روحانی همچنین در رقابتهای انتخاباتی برای سوار شدن روی موج جنبش دادخواهی از «38سال زندان و اعدام» صحبت کرد، اما در صحبت روز چهارشنبه ضمن تکرار خزعبلات علیه مجاهدین، برای مجیزگویی از ولی‌فقیه ارتجاع، عمداً همان کلمه‌یی را که خامنه‌ای از قضا در رویارویی با روحانی گفته بود، به‌کار برد و از «جلادی» مجاهدین در سالهای 59 و 60حرف زد.

اما همه این پشتک واروهای دلقک‌مآبانه روحانی صرفاً بروز ماهیت اوست و صحت ارزیابی مجاهدین و مقاومت ایران را به‌اثبات می‌رساند که روحانی تافته جدا بافته‌یی از اوباش و جنایتکاران به‌جا مانده از خمینی نیست و تضاد و کشمکش آنها برخاسته از دو عقیده و منش متفاوت نیست، صرفاً ناشی از تضاد منافع است. اما نکتة مهم این است که اظهارات روحانی به‌رغم لحن ظاهراً نرم، اما در عمل فراتر از کشمکشهای لفظی معمول، تلاشی برای کنار زدن حریف و گرفتن برگهای اوست. کما اینکه واکنشهای تمسخرآمیز طرف مقابل هم همین را نشان می‌دهد:
«آقای روحانی! صحبتهایتان علیه شهرهای موشکی را باور کنیم یا ادعای ساخت موشکتان را؟!» (1) 

«دولت بی‌تفنگ» به‌یکباره «دولت با موشک» شد! (2) 
بنابراین اگر روحانی در سلاح و موشک و دخالت در عراق، روی دست خامنه‌ای و قاسم سلیمانی بلند می‌شود، شارلاتانی محض برای از سر گذراندن موج و استفاده سخیف و فرصت‌طلبانه از موقعیت است، نه نشانه چرخش در ادامه خط برجام و زهرخوری با الگوی برجام! کمااین‌که او در سخنان روز چهارشنبه، دوباره برجام را به‌عنوان الگوی حل سایر مسائل سیاسی و منطقه‌یی مورد تأکید قرار داد: «در موضوع هسته‌یی، ایران نشان داد که دنبال راه‌حل مسالمت‌آمیز برای مسایل پیچیده بین‌المللی است». بنابراین حرف روحانی مبنی بر این‌که «امروز دیگر زمان رقابت انتخاباتی نیست». به‌هیچ‌وجه به‌معنای کوتاه آمدن از خط و سیاستی که دنبال می‌کرد نیست؛ بلکه برعکس حرفش این است که چون من بازی انتخابات را برده‌ام، پس برنامه من باید اجرا شود؛ «مردم در واقع علاوه بر این‌که به‌فرد رأی می‌دهند، به‌ برنامه و راه‌کارها و رویکردها رأی می‌دهند». بنابراین طرف بازنده و «اقلیت» باید تبعیت و تمکین کند: «همه مردم بدانند که اقلیتی کوچک نمی‌تواند نسبت به‌یک ملت تصمیم بگیرد» و... «اصلاً چنین حسادتهایی بعد از رقابتهای انتخاباتی معنا و مفهوم ندارد؛ این‌که تا می‌بینیم دولت موفقیتهایی به‌دست آورده، یک عده‌یی بخواهند ناراحت شوند».

به‌این ترتیب و از قضا حرفهای دو روز اخیر روحانی دقیقاً سمت و سوی تشدید تضاد را نشان می‌دهد و حاکی از عمیق‌تر شدن شقه و شکاف است، کمااین‌که در همان روز (چهارشنبه) که روحانی این حرفها را می‌زد، در مجلس ارتجاع، نمایندگان دو باند با هم بر سر قرارداد توتال دست به‌ یقه شدند و قاضی‌زاده وزیر بهداشت روحانی نیز در پاسخ به‌ سؤال خبرنگار تلویزیون رژیم در مورد حضورش در دولت دوازدهم، با ابراز یأس و خستگی از وضعیت موجود گفت: «این جوری نمی‌شود کار کرد... که هم بایستیم کار کنیم و هم آنهایی که ادعای انقلابیگری دارند و وابسته‌اند به ‌نهادهای مقدس... آنهایی که هم‌جنس خود ما هستند» ما را بزنند.

علاوه بر داده‌های فوق، زهر شقه، زهری که در انتخابات اخیر وارد پیکره رژیم و سراپای آن گردید، موجب می‌شود که باندهای متخاصم رژیم حتی اگر بخواهند، نمی‌توانند با هم به صلح و صفا برسند و بر اثر عملکرد و تأثیر مداوم زهر شقه، خصومت میان آنها روز به روز عمیق‌تر شده و از حملات لفظی به اقدامات عملی علیه یکدیگر سمت می‌گیرد.

Reacties

Populaire posts van deze blog

28 سال سکوت در برابر جنایت خمینی در تابستان 67

انکار اپوزیسیون سرنگونی طلب در خدمت کیست

رفتي و بی تو دلم پر درده